تاریخ ازمیر
ازمیر باستانی (Smyrna) بر روی شبه جزیره کوچکی به وسعت تقریبی یکصد دهه ساخته شده بود که در شمال شرقی خلیج ازمیر قرار داشت. در چند قرن اخیر، با آمدن خاک با سیلاب از رودخانه ملس از طریق کوه سیپولوس (یامانلار)، دشت بورنوا امروزی شکل گرفت و شبه جزیره کوچک به تپه تبدیل شد.
در حال حاضر به عنوان "Tepekule" شناخته می شود، بازدیدکنندگان بر فراز این تپه می توانند یک تاکستان را ببینند. این منطقه که پس از سال 1955 پر از زاغهها بود، میزبان تپه ازمیر، اولین سکونتگاه شناخته شده در ازمیر است. مؤسسه تاریخ ترکیه و اداره کل موزه ها سهم زیادی در اولین کاوش ها داشته اند.
اولین سکونتگاهها در سواحل آناتولی غربی، که عمدتاً ریشههای Aiol، Ion و Dorian داشتند، پس از جنگ تروا، در شبه جزیرههای کوچک ساخته شدند. اینها سکونتگاه هایی مانند Çandarlı، Foça، İzmir، Klazomenai، Miletos و Iasos هستند. بنابراین، بنیانگذاران و مهاجران عمدتاً ریشه هلنیستی داشتند. بنابراین شهرک نشینان نه تنها دو بندر متفاوت داشتند، بلکه در برابر حملاتی که از خشکی و دریا می آمدند نیز در امان بودند. در شرایط نامساعد آب و هوایی، زمانی که یک بندر در دسترس نبود، ملوانان این شانس را داشتند که از بندر دیگر استفاده کنند. تپه بایراکلی در گوشه شمال شرقی خلیج ازمیر قرار داشت و همچنین با کمک سازه شیب دار کوه یامانلار در شمال آن، در مکانی مناسب در برابر حملات زمینی قرار داشت. قسمت جنوبی تپه برای نسیم دریا باز بود. سکونتگاه باستانی ازمیر تقریباً 3000 سال در این شبه جزیره باقی مانده است. در نیمه دوم قرن چهارم قبل از میلاد، در نتیجه افزایش بسیار جمعیت، سکونتگاه به کوهپایه Kadifekale امروزی منتقل شد.
خاستگاه کلمه "ازمیر"
در گویش یونیایی کلمه «ازمیر» به صورت Smurne و در گویش آتیکا (آتن) به صورت Smyrna نوشته می شد. هلنی ها نام شهر را اسمیرنی تلفظ می کردند. با این حال، با توجه به یافته های جدید، مشخص شد که روستایی به همین نام در اطراف شهر باستانی افسوس وجود دارد. گروهی از ملکههای آمازون که از ازمیر به افسوس سفر میکردند، احتمالاً پس از سکونت خود، نام این روستا را گذاشتهاند، و این فرضیه توسط منابع یونان باستان نیز تأیید شده است. با این وجود، اعتقاد بر این است که ریشه کلمه Smyrna ریشه در یک نام آناتولی مانند Tismurna یا Smurnu دارد که به دوران برنز باز می گردد. این شهر تقریباً بین 3000 تا 1800 قبل از میلاد به اسم Smurnu معروف بود.
ازمیر در طول تاریخ
عصر برنز (3000 قبل از میلاد - 1050 قبل از میلاد)
اگرچه قدمت اولین سکونتگاهها در ازمیر بسیار زودتر از 3000 سال قبل از میلاد است، اما کاوشهای اخیر تنها 3000 سال قبل از میلاد را نشان میدهند. بر اساس اطلاعات به دست آمده از این کاوش ها، اولین ساکنان ازمیر خانه های خود را در بالای تپه بر روی صخره هایی در ارتفاع 3 تا 5 متری از سطح دریا می ساختند. این اولین استقرار متعلق به عصر برنز است. سفال های آن دوران شباهت هایی با زمان و فرهنگ تروا (3000-2500 ق.م) دارد. بر روی اولین لایه استقرار، عصر برنز میانه وجود داشت. مصنوعات سنگی یافت شده در اینجا تقریباً با مصنوعات تولید شده در شهر تروی دوم (2500 قبل از میلاد - 2000 قبل از میلاد) یکسان است.
لایه سوم استقرار معاصر با دوره تروی ششم و هیتی (1800 قبل از میلاد - 1050 قبل از میلاد) است. گلدان بزرگ و توپری که در این لایه یافت شده، مشابه سفال های موجود در کاوش های بیس سلطان، منطقه ای واقع در جنوب شهرهای افیون و اوشاک است. به همین ترتیب، بسیاری از سفالها شکلهای مشابهی با نمونههای آناتولی میانه و تروی ششم دارند. به غیر از اینها، گلدانهای نوع «مینیاس» که در تروی ششم یافت شده، در بایراکلی و 4 تا 5 سرامیک مایکن نیز یافت شده است. از آنجایی که مته های حفاری کوچک هستند، اطلاعات گسترده ای در مورد ساختار خانه ها وجود ندارد. زبان جمعیت بومی ساکن ازمیر در عصر برنز نیز هنوز ناشناخته است. یافتههای ظروف سنگی «مینیاس» را میتوان سرنخی دانست که در اینجا نیز در سالهای حدود ۲۰۰۰ قبل از میلاد یک مستعمره تجاری آخایی (آخائی: Myken) وجود داشته است، درست مانند بسیاری از شهرهای آناتولی.
عصر آهن
در دوره هیتی ها (1800 قبل از میلاد - 1200 قبل از میلاد) از نوشتن در آناتولی استفاده می شد و از این رو به دوران تاریخی رسید. اما در حدود 1200 سال قبل از میلاد پس از نابودی تروی هفتم و پایتخت هیتی ها هاتوسا توسط قبایلی که از بالکان آمده بودند، آناتولی مرکزی و غربی یک بار دیگر وارد عصر تاریک شد، به عصر آهن. عصر آهن در آناتولی تا استفاده مجدد از نوشتار ادامه داشت، که در فریگیا در 730 قبل از میلاد و در سال 650 قبل از میلاد در آناتولی غربی رخ داد.
تا آنجا که ما از تعداد بیش از حد مصنوعات سنگی یافت شده در حفاری ها می دانیم، در طول عصر آهن، تمدن های بادی و یونی در ازمیر باستان زندگی می کردند که از یونان مهاجرت کردند. هیچ مدرکی از زندگی مردم بومی در شبه جزیره وجود ندارد. در مورد استقرار در تپه بایراکلی، که در سال 1050 شروع به تأسیس کرد، می توان فهمید که منشاء آن هلاس بوده است.
برای این دوره ابتدایی که به مدت 400 سال به طول انجامید، پنج لایه استقرار کشف شد که عبارتند از:
سکونتگاه بادی (1050 قبل از میلاد - 1000 قبل از میلاد)
سکونتگاه پروتوژئومتریک اولیه، میانی و متأخر (1000 قبل از میلاد - 875 قبل از میلاد)
استقرار هندسی اولیه و میانی (875 قبل از میلاد - 750 قبل از میلاد)
استقرار هندسی متاخر (750 قبل از میلاد - 675 قبل از میلاد)
سکونتگاه زیرهندسی (675 قبل از میلاد - 650 قبل از میلاد)
این 5 لایه از ارتفاع 6.40 متری از سطح دریا شروع می شود و به 9.50 متر ختم می شود، بنابراین لایه ای به ضخامت 3 متر می سازند. ظروف سنگی بادی که در کاوشها یافت میشوند منشأ ساب مایکنی دارند. و برای سفال هایی با سبک پیش هندسی و هندسی می توان گفت که عمدتاً در ادامه تولید گلدان آتیکا هستند.
در طول عصر آهن، خانهها در ازمیر از ساختمانهای یک اتاقه در اندازههای مختلف ساخته میشدند. قدیمی ترین خانه کشف شده مربوط به 925 قبل از میلاد تا 900 قبل از میلاد است. در این خانه یک اتاقه (4×45/2 متر) که به خوبی حفظ شده بود، دیوارها از خشت و سقف آن از نی ساخته شده بود. از دوران هندسی اولیه (حدود 875 قبل از میلاد) این خانه های یک اتاقه سه طرف حیاطی را احاطه کرده بودند که مانند نعل اسبی شکل گرفته بود.
جامعه باستانی ازمیر شروع به محافظت از شهر خود با دیوار ضخیم ساخته شده از خشت کردند. می توان گفت که ازمیر باستان پس از این زمان تبدیل به ایالت شهری شد. فرض بر این است که این شهر تحت فرمان حاکمی به نام «بازیلئوس» بوده است. مهاجران و افراد سرشناس شهر طبقه اشراف را تشکیل می دادند. جمعیت ساکن در دیوارهای شهر احتمالاً حدود یک هزار نفر بود. در دورهای که بهعنوان سرامیکهای هندسی متأخر و زیرهندسی (750 قبل از میلاد تا 650 پیش از میلاد) مشخص میشود، جمعیت شبه جزیره شلوغتر بوده و احتمالاً بیش از 1500 نفر بوده است. بیشتر جمعیت متعلق به دولت شهر در روستاهای مجاور زندگی می کردند. در این روستاها؛ مزارع کشاورزی، درختان زیتون، باغهای شراب، کارگاههای سفالگری و سنگافزاری یافت میشد. وسایل زندگی کشاورزی و ماهیگیری بود.
مهم ترین بنای الهی شهر معبد آتنا بود. قدیمی ترین ویرانه این بنا که تا به امروز حفظ شده مربوط به 725-700 قبل از میلاد است. همچنین در 4 دوره اولیه (1050-750 قبل از میلاد) مردم احتمالاً الهه آتنا را نیز پرستش می کردند، اما در آن دوره ها مجسمه الهه احتمالاً در طاقچه کوچکی (نایسکو) باقی مانده بود. داستان حماسی معروف هومر ایلیاد با زبانی آمیخته با گویش های بادی و ایونی نوشته شده است. بنابراین به عنوان یکی از مهمترین آثار ادبی نوع بشر، این داستان حماسی به احتمال زیاد در ازمیر نوشته شده است که مرزی بین این دو گویش بوده است. در واقع، مردم ازمیر که در دوران هلنیستی زندگی می کردند، ساختمانی به نام «هومرایون» ایجاد کرده بودند.
دوران طلایی (650 قبل از میلاد - 545 قبل از میلاد)
دوران طلایی ازمیر باستان در سال های 650 قبل از میلاد - 545 قبل از میلاد زندگی می کرد. این دوره که تقریباً صد سال به طول انجامید، قوی ترین زمان کل تمدن ایونی بود. در این زمان، مستعمرات در مصر، سوریه، در سواحل غربی لبنان، در پروپونتیس (منطقه مرمره)، در پونتوس (منطقه دریای سیاه) توسط رهبری شهر ایونی «میلتوس» ایجاد شد. و جهان هلنی شرقی شروع به رقابت با یونان قاره ای کرد و قدرت آن را در بسیاری از زمینه ها به دست گرفت. در این دوره می بینیم که ازمیر تنها به کشاورزی اکتفا نکرد، بلکه بخشی از تجارت مدیترانه شد. آثاری با منشأ فنیقی، مجسمهها و مجسمههایی با منشأ قبرس، مجسمههای کاشیکاری با ریشههای آسیای صغیر یا مدیترانهای که در لایههای این دوره یافت شده، آثار باقیمانده از آن تجارت بینالمللی است.
یکی از نشانه های مهم دوران طلایی در ازمیر این واقعیت است که نوشتن پس از 650 سال قبل از میلاد رواج بیشتری یافته است. بسیاری از هدایایی که به الهه آتنا ارائه می شود شامل یادداشت های ارائه می شود. شاید تعداد زیادی نباشد، اما برخی از مردم شهر باسواد بودند. معبد آتنا (640 قبل از میلاد - 580 قبل از میلاد) که در حفاریها کشف شد، قدیمیترین اثر معماری جهان هلنی شرقی است. تا به حال قدیمیترین و زیباترین سرستونهای ستونهایی هستند که در ازمیر یافت شدهاند. سرستون های یافت شده در شهرهای باستانی ساموس، میلتوس، افسوس، اریترای و فوکایا به اواخر نیمه دوم قرن ششم قبل از میلاد (575 قبل از میلاد - 550 قبل از میلاد) قدمت دارند. سرستونهای بادی و یونی و سیماتیومهای نوع یونی و لسبوس (تزیینات معماری با شکل ورق یا تخممرغ) وجود خود را مدیون این سرستونها هستند که در ازمیر پیدا شدهاند و عمدتاً از هنر هیتی آناتولی الهام گرفته شدهاند.
قدیمیترین نمونه خانههای چند اتاقه جهان یونانی در ازمیر یافت میشود. در واقع، مگارون دو طبقه پنج اتاق دو طبقه با حیاط جلویی که در نیمه دوم قرن هفتم قبل از میلاد ساخته شده است، قدیمی ترین خانه چند اتاقه با یک سقف شناخته شده است. خانه های یونانی قبلی از مگارون های مجاور تشکیل شده بودند. خیابانها و خیابانهای ازمیر باستان در نیمه دوم قرن هفتم طرح شبکهای داشتند، این خیابانها و خیابانها در امتداد شمال به جنوب و از شرق به غرب قرار داشتند. خانه ها معمولاً رو به ضلع جنوبی بودند.
این طرح شهر که در قرن پنجم پیش از میلاد به «نوع هیپوداموس» نامیده می شد، در واقع مدت ها در خاور نزدیک شناخته شده بود. پلان شهر بایراکلی (ازمیر باستان) قدیمی ترین نمونه از این نوع معماری شهری در دنیای غرب است. قدیمی ترین راه پارکت تمدن ایونی در ازمیر کشف شده است.
قدیمی ترین نمونه معماری مدنی جهان هلنی، فواره سنگی زیبایی است که در ازمیر باستان در نیمه اول قرن هفتم قبل از میلاد ساخته شده است. مقبره تانتالوس که زمانی در کوه یامانلار برافراشته شده بود، نمونه ای زیبا از مقبره های یادبود تولوس شکل است. اتاق آرامگاه تومول تانتالوس در پلان فواره مذکور وجود داشته و مانند فواره از نوع سازه ایزوپاتا بوده یعنی پلان آن چهار ضلعی بوده و با طاق کاری منقوش پوشیده شده است. این اثر تاریخی که به "قبر تانتالوس" معروف است، باید مقبره باسیلئوس یا ظالمی باشد که بین سال های 580 تا 520 قبل از میلاد در ازمیر باستان حکومت می کرد.
در ازمیر باستان، کارگاههای سفالسازی نمونههای زیبایی از فرم سرامیک تولید میکردند که به «سبک شرقی» یا «سبک فریز» معروف بود. سنگتراشها علاوه بر آثار معماری، مجسمههایی با اندازهها و مجسمههای تاریخی میساختند. و برخی از این آثار هنری به بازارهای بین المللی صادر شد.
همانطور که معروف است در نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد مرکز فرهنگی جهان باستان آناتولی غربی بود. به ویژه در میلتوس، برای اولین بار در تاریخ، تحقیقات علمی به دور از باورهای خرافی و تأثیر همه ادیان آغاز شده بود. «فیلسوفان طبیعت» مانند تالس، آناکسیمنس و آناکسیماندروس با تفکری مستقل و با بهره گیری از دانش و تجربیات غنی جهان شرق، پایه های تمدن امروز غرب را پایه گذاری کرده بودند. برای اولین بار در جهان، تالس یک پدیده طبیعی را محاسبه کرد، خورشید گرفتگی 28 مه 585 قبل از میلاد، قبل از وقوع. بنابراین رهبری پیشرفت های فرهنگی و علمی که از آغاز دوران تاریخی به مدت 2500 سال تحت سلطه تمدن های بین النهرین و مصر بود به آناتولی غربی رسیده بود. آناتولی غربی موقعیت رهبری خود را تا سال 545 حفظ کرد، زیرا پارسیان به آناتولی حمله کردند. اما پس از حمله ایران، فیلسوفان، دانشمندان و هنرمندان به آتن مهاجرت کردند و رهبری دانش به آتن رسید.
مانند میلتوس، افسوس و ساموس، ازمیر احتمالاً یکی از شهرهای پیشرو در زمینه اندیشه و علم در آغاز قرن ششم بود. با این حال، اگرچه ازمیر باستان یکی از پیشرفته ترین مراکز فرهنگی دوره بین 640-545 قبل از میلاد بود، اما بعدها شتاب خود را در حیات علمی از دست داد. اطلاعات کافی در مورد سطح پیشرفت ازمیر باستان از نظر ادبیات، شعر، تاریخ، فلسفه و علم وجود ندارد. اما معلوم است که مرکز مهم معماری بوده است.
تصرف ازمیر باستان توسط علیات پادشاه لیدی و توسط ایرانیان
هرودوتوس اشاره می کند که شهر قدیمی لیدیا توسط آلیاتس تصرف شد. یافته های کاوش ها حاکی از آن است که تاریخ وقوع این حادثه حدود 500 سال قبل از میلاد بوده است. اگرچه شهر و معبد آتنا آسیب دیدند، اما مردم ازمیر در حدود سال 590 قبل از میلاد معبد را بازسازی کردند. شهری که بعداً در اواسط قرن ششم به تصرف ایرانیان درآمد، دوران طلایی خود را با این رویداد تکمیل کرد. این که پس از این تاریخ هیچ هدیه ای به معبد آتنا ارائه نشده است نیز از شاخص های مهم این آسیب است.
دوره رگرسیون (500 قبل از میلاد - 300 قبل از میلاد)
ازمیر در دوران یونان و روم (333 قبل از میلاد - 395 پس از میلاد)
اگرچه معبد آتنا در سال 545 متروک شد، اما این سکونت ادامه یافت، اما پس از آن، ازمیر باستان برای مدت 200 سال اهمیت و کارکرد خود را از دست داد. تپه بایراکلی، جایی که در قرن پنجم قبل از میلاد یک سکونتگاه کوچک اما غنی دیده می شد، محل سکونتگاهی شلوغ در اواخر آن قرن و به ویژه در قرن چهارم قبل از میلاد بود. سه خانه متعلق به این دوره کشف شده است. همه آنها دارای حیاط بزرگ در مرکز خود بودند و کوچکترین آنها دارای 5 اتاق و بقیه دارای 8 و 15 اتاق بودند. منطقی است که فکر کنیم این خانهها متعلق به اربابان شهر بوده و احتمالاً این اربابان، احتمالاً با تأثیر تفکر ایرانی مانند شهرک نزدیک لاریسا، ظالم نیز بودهاند. در واقع، چند تومول تا حدی حفظ شده از قرن چهارم قبل از میلاد با کرپوس یکنواخت، که فرض میشود مقبره افراد مهمی است، این ایده را تایید میکند.
به غیر از این سه خانه بزرگ با حیاط در مرکز آنها، خانه های کوچکتر با ساختار چهارضلعی برگرفته از مگارون نیز یافت می شود. می توان گفت که تمام سطح بالای تپه بایراکلی در قرن چهارم قبل از میلاد کاملاً پوشیده از خانه بوده است. مشخص است که تهاجم پارسیان به آناتولی در قرن چهارم قبل از میلاد قدرت خود را از دست داده بود و بنابراین منجر به رشد شهرهای ایونی شد. همراه با رونق جمعیت، تپه بایراکلی برای مردم ازمیر با مساحت 100 دهی آن ناکافی شد. بنابراین شهر جدیدی از ازمیر در دامنه کوه پاگوس در حدود 300 سال قبل از میلاد ساخته شد.
پس از پیروزی اسکندر مقدونی در برابر دارئیوس (333 پیش از میلاد) و فتح او بر تمام شرق، جهان یونان وارد عصر ثروت فراوان شد. جمعیت در شهرها به سرعت افزایش یافت. اسکندریه، رودوس، پرگامون و افسوس، هر یک از این شهرها در دوره هلنیستی بیش از 100000 نفر جمعیت داشتند. تنها چند هزار نفر توانستند در داخل دیوارهای شهر ازمیر باستان که بر روی یک تپه کوچک ساخته شده بود زندگی کنند. بنابراین در حدود 300 سال قبل از میلاد، شهری جدید و بزرگ در دامنه تپه Kadifekale تأسیس شد.
استرابون مورخ می گفت که ازمیر زیباترین شهر یونی در زمان خود بود، یعنی در اوایل قرن اول قبل از میلاد. در آن زمان قسمت کوچکی از شهر در کوه پاگوس قرار داشت. قسمت بزرگتر در اطراف بندر در دشت بود. معبد الهه مادر و ورزشگاه نیز در همین راستا بودند. خیابان ها ساده بود و همه آنها با سنگ های بزرگ پوشیده شده بود. Ariteides می گوید که این شهر دارای دو راه اصلی (جاده مقدس و جاده طلایی) بوده که در جهت شرقی-غربی امتداد داشتند و به وسیله این سازه که نسیم دریا را به قسمت های داخلی می رساند، شهر خنک می شد. استرابون اشاره می کند که در ازمیر استوایی به نام «هومریون» وجود داشته است (شاید این خانه یک خانه پراستایل بوده است). در این خانه مجسمه ای از هومر وجود داشت.
در میان بناهای ساخته شده در ازمیر در دوره روم، اثر کمی از تئاتر در دامنه شمال غربی کوه پاگوس و استادیوم در غرب باقی مانده است. از سوی دیگر، ایالت آگورا به خوبی حفظ شده است. آگورا دارای حیاط بزرگی به طول 120×80 متر بود. دو استوایی وجود داشت، یکی شرقی و دیگری غربی. هر دو ساختمان 17.5 متر ارتفاع و دو طبقه داشتند. همچنین کلیسایی به طول 28 متر وجود داشت. ازمیر پس از تسخیر امپراتوری روم در قرن اول قبل از میلاد، دومین دوره طلایی خود را آغاز کرد.
اسمیرنا (نام باستانی ازمیر) که یکی از «هفت کلیسا» ذکر شده در کتاب مقدس در آن قرار دارد، نقش مهمی در توسعه مسیحیت ایفا کرد. سنت پلیکارپ، اولین اسقف اعظم ازمیر، یکی از اولین شاگردان رسول و نویسنده کتاب مقدس سنت جان بود. او در حدود سال 70 پس از میلاد در آناتولی به دنیا آمد. در 23 فوریه 155، سنت پلیکارپ به دلیل اعتقاد مذهبی خود توسط رومیان در ورزشگاه آکروپولیس ازمیر به مرگ محکوم شد. هنگامی که امپراتوری روم در سال 395 پس از میلاد به دو بخش تقسیم شد، ازمیر بخشی از امپراتوری روم شرقی به نام امپراتوری بیزانس شد. در دوره بیزانس، اعراب، سلجوقیان، صلیبیون و جنواها برای فتح این شهر با یکدیگر جنگیدند. اولاً، اعراب شهر را در سال 672 از دریا تصرف کردند و از آن به عنوان پایگاه در حمله خود به استانبول استفاده کردند. ترکان ازمیر را برای اولین بار در پایان قرن یازدهم به فرماندهی کوتالمیشوغلو سلیمان شاه تصرف کردند. سپس جنواها شهر را در دست گرفتند تا اینکه آیدین امیر امور بیگ کنترل را به دست گرفت. در سال 1344 جنواها دوباره قلعه سنت پیتر را تصرف کردند. عمر بیگ شهر بالا را تحت کنترل خود داشت در حالی که شهر پایین تحت حکومت جنوا بود. در اواسط قرن چهاردهم، قلعه و شهر پایین به تصرف شوالیه های رودس درآمد. در آغاز قرن پانزدهم مغول ها به شهر حمله کردند و قلعه سنت پیتر را ویران کردند. در سال 1422، سلطان دوم عثمانی. مورات شهر را تصرف کرد و ازمیر بخشی از امپراتوری عثمانی شد. پس از آنکه امپراتوری عثمانی برخی حقوق و امتیازات را به بیگانگان داد، ازمیر به یکی از مهمترین مراکز تجاری امپراتوری تبدیل شد. در قرن 18 و 19، این شهر مقصد مورد علاقه بازرگانان فرانسوی، انگلیسی، هلندی و ایتالیایی بود. ازمیر، یک شهر تجاری چند ملیتی در امپراتوری عثمانی، پس از جنگ جهانی اول در 15 می 1919 توسط ارتش یونان اشغال شد. تهاجم در 9 سپتامبر 1922 به پایان رسید. با این حال، در صبح روز 13 سپتامبر، ازمیر نتوانست از یکی از بدترین فجایع تاریخ خود جلوگیری کند. آتش سوزی بزرگی که در منطقه بسمانه آغاز شد، بیش از 20000 خانه و کسب و کار را در مساحت 2600000 متر مربع ویران کرد. این آتش سوزی متاسفانه سه چهارم شهر را نابود کرد. با این حال، ازمیر همراه با جمهوری تازه تاسیس ترکیه، مانند ققنوس از خاکستر خود دوباره متولد می شود.